کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیاموز از پیمبر کیمیایی

    که هر چت حق دهد می‌ده رضایی

    همان لحظه در جنت گشاید

    چو تو راضی شوی در ابتلایی

    رسول غم اگر آید بر تو

    کنارش گیر همچون آشنایی

    جفایی کز بر معشوق آید

    نثارش کن به شادی مرحبایی

    که تا آن غم برون آید ز چادر

    شکرباری لطیفی دلربایی

    به گوشه چادر غم دست درزن

    که بس خوب است و کرده‌ست او دغایی

    در این کو روسبی باره منم من

    کشیده چادر هر خوش لقایی

    همه پوشیده چادرهای مکروه

    که پنداری که هست او اژدهایی

    من جان سیر اژدرها پرستم

    تو گر سیری ز جان بشنو صلایی

    نبیند غم مرا الا که خندان

    نخوانم درد را الا دوایی

    مبارکتر ز غم چیزی نباشد

    که پاداشش ندارد منتهایی

    به نامردی نخواهی یافت چیزی

    خمش کردم که تا نجهد خطایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha