کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عیسی چو تویی جانا ای دولت ترسایی

    لاهوت ازل را از ناسوت تو بنمایی

    ایمان ز سر زلفت زنار عجب بندد

    کز کافر زلف خود یک پیچ تو بگشایی

    ای از پس صد پرده درتافته رخسارت

    تا عالم خاکی را از عشق برآرایی

    جان دوش ز سرمستی با عشق تو عهدی کرد

    جان بود در آن بیعت با عشق به تنهایی

    سر عشق به گوشش برد سر گفت به گوش جان

    کس عهد کند با خود نی تو همگی مایی

    چندانک تو می‌کوشی جز چشم نمی‌پوشی

    تا چند گریزی تو از خویش و نیاسایی

    جان گفت که ای فردم سوگند بدین دردم

    سوگند بدان زلفی عاشق کش سودایی

    کان عهد که من کردم بی‌جان و بدن کردم

    نی ما و نه من کردم ای مفرد یکتایی

    مست آنچ کند در می از می‌بود آن به روی

    در آب نماید او لیک او است ز بالایی

    تبریز ز شمس الدین آخر قدحی زو هین

    آن ساقی ترسا را یک نکته نفرمایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha