کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امروز سماع است و مدام است و سقایی

    گردان شده بر جمع قدح‌های عطایی

    فرمان سقی الله رسیده‌ست بنوشید

    ای تن همه جان شو نه که ز اخوان صفایی

    ای دور چه دوری تو و ای روز چه روزی

    وی گلشن اقبال چه بابرگ و نوایی

    از خاک برویند در این دور خلایق

    کاین نفخه صور است که کرده‌ست صدایی

    از کوه شنو نعره صد ناقه صالح

    وز چرخ شنو بانگ سرافیل صلایی

    هین رخت فروگیر و بخوابان شتران را

    آخر بگشا چشم که در دست رضایی

    ای مرده بشو زنده و ای پیر جوان شو

    وی منکر محشر هله تا ژاژ نخایی

    خواهم سخنی گفت دهانم بمبندید

    کامروز حلال است ورا رازگشایی

    ور ز آنک ز غیرت ره این گفت ببندید

    ره باز کنم سوی خیالات هوایی

    ما نیز خیالات بدستیم و از این دم

    هستی پذرفتیم ز دم‌های خدایی

    صد هستی دیگر به جز این هست بگیری

    کاین را تو فراموش کنی خواجه کجایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha