کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر درد مرا درمان فرستی

    وگر کشت مرا باران فرستی

    وگر آن میر خوبان را به حیلت

    ز خانه جانب میدان فرستی

    وگر ساقی جان عاشقان را

    میان حلقه مستان فرستی

    همه ذرات عالم زنده گردد

    چو جانم را بر جانان فرستی

    وگر لب را به رحمت برگشایی

    مفرح سوی بیماران فرستی

    به دربان گفته‌ای مگذار ما را

    مرا هر دم بر دربان فرستی

    منم کشتی در این بحر و نشاید

    که بر من باد سرگردان فرستی

    همی‌خواهم که کشتیبان تو باشی

    اگر بر عاشقان طوفان فرستی

    مرا تا کی مها چون ارمغانی

    به پیش این و پیش آن فرستی

    دل بریان عاشق باده خواهد

    تو او را غصه و گریان فرستی

    یکی رطلی گران برریز بر وی

    از آن رطلی که بر مردان فرستی

    دل و جان هر دو را در نامه پیچم

    اگر تو نامه پنهان فرستی

    تو چون خورشید از مشرق برآیی

    جهان بی‌خبر را جان فرستی

    چه باشد ای صبا گر این غزل را

    به خلوتخانه سلطان فرستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha