کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلی یا دیده عقلی تو یا نور خدابینی

    چراغ افروز عشاقی تو یا خورشیدآیینی

    چو نامت بشنود دل‌ها نگنجد در منازل‌ها

    شود حل جمله مشکل‌ها به نور لم یزل بینی

    بگفتم آفتابا تو مرا همراه کن با تو

    که جمله دردها را تو شفا گشتی و تسکینی

    بگفتا جان ربایم من قدم بر عرش سایم من

    به آب و گل کم آیم من مگر در وقت و هر حینی

    چو تو از خویش آگاهی ندانی کرد همراهی

    که آن معراج اللهی نیابد جز که مسکینی

    تو مسکینی در این ظاهر درونت نفس بس قاهر

    یکی سالوسک کافر که رهزن گشت و ره شینی

    مکن پوشیده از پیری چنین مو در چنین شیری

    یکی پیری که علم غیب زیر او است بالینی

    طبیب عاشقان است او جهان را همچو جان است او

    گداز آهنان است او به آهن داده تلبینی

    کند در حال گل را زر دهد در حال تن را سر

    از او انوار دین یابد روان و جان بی‌دینی

    در آن دهلیز و ایوانش بیا بنگر تو برهانش

    شده هر مرده از جانش یکی ویسی و رامینی

    ز شمس الدین تبریزی دلا این حرف می‌بیزی

    به امیدی که بازآید از آن خوش شاه شاهینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha