کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر عشق بزد راهم ور عقل شد از مستی

    ای دولت و اقبالم آخر نه توام هستی

    رستن ز جهان شک هرگز نبود اندک

    خاک کف پای شه کی باشد سردستی

    ای طوطی جان پر زن بر خرمن شکر زن

    بر عمر موفر زن کز بند قفس رستی

    ای جان سوی جانان رو در حلقه مردان رو

    در روضه و بستان رو کز هستی خود جستی

    در حیرت تو ماندم از گریه و از خنده

    با رفعت تو رستم از رفعت و از پستی

    ای دل بزن انگشتک بی‌زحمت لی و لک

    در دولت پیوسته رفتی و بپیوستی

    آن باده فروش تو بس گفت به گوش تو

    جان‌ها بپرستندت گر جسم بنپرستی

    ای خواجه شنگولی ای فتنه صد لولی

    بشتاب چه می مولی آخر دل ما خستی

    گر خیر و شرت باشد ور کر و فرت باشد

    ور صد هنرت باشد آخر نه در آن شستی

    چالاک کسی یارا با آن دل چون خارا

    تا ره نزدی ما را از پای بننشستی

    درجست در این گفتن بنمودن و بنهفتن

    یک پرده برافکندی صد پرده نو بستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha