کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن چهره و پیشانی شد قبله حیرانی

    تشویش مسلمانی ای مه تو که را مانی

    من واله یزدانم در حلقه مردانم

    زین بیش نمی‌دانم ای مه تو که را مانی

    هم بنده و آزادم ویرانه و آبادم

    هم بی‌دل و دلشادم ای مه تو که را مانی

    هر جسم که بر سر شد جان گشت و قلندر شد

    هم مؤمن و کافر شد ای مه تو که را مانی

    شاد آنک نهد پایی در لجه دریایی

    با دیده بینایی ای مه تو که را مانی

    باشد ز توام مفخر فارغ شدم از دلبر

    از طعنه و از تسخر ای مه تو که را مانی

    من زان سوی دولابم زان جانب اسبابم

    تو محو کن القابم ای مه تو که را مانی

    بر عاشق دوتاقد آن کس که همی‌خندد

    زان خنده چه بربندد ای مه تو که را مانی

    شمس الحق تبریزی در لخلخه آمیزی

    ای جان و جهان می‌زد ای مه تو که را مانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha