کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی فرهنگ دیگر نو برآر ای اصل دانایی

    ببین تو چاره‌ای از نو که الحق سخت بینایی

    بسی دل‌ها چو گوهرها ز نور لعل تو تابان

    بسی طوطی که آموزند از قندت شکرخایی

    زدی طعنه که دود تو ندارد آتش عاشق

    گر آتش نیستش حقی وگر دارد چه فرمایی

    برو ای جان دولت جو چه خواهم کرد دولت را

    من و عشق و شب تیره نگار و باده پیمایی

    بیا ای مونس روزم نگفتم دوش در گوشت

    که عشرت در کمی خندد تو کم زن تا بیفزایی

    دلا آخر نمی‌گویی کجا شد مکر و دستانت

    چو جام از دست جان نوشی از آن بی‌دست و بی‌پایی

    به هر شب شمس تبریزی چه گوهرها که می‌بیزی

    چه سلطانی چه جان بخشی چه خورشیدی چه دریایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha