کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مه و ای آفتاب پیش رخت مسخره

    تا چه زند زهره از آینه و جندره

    پیش تو افتاده ماه بر ره سودای عشق

    ریخته گلگونه‌اش یاوه شده قنجره

    پنجره‌ای شد سماع سوی گلستان تو

    گوش و دل عاشقان بر سر این پنجره

    آه که این پنجره هست حجابی عظیم

    رو که حجابی خوش است هیچ مگو ای سره

    از شکرینی که هست بهر بخاییدنش

    لب همه دندان شده‌ست بر مثل دستره

    دست دل خویش را دیدم در خمره‌ای

    گفتم خواجه حکیم چیست در این خنبره

    گفت شراب کسی کو همگی چرخ را

    با همه دولاب جان می نخرد یک تره

    کره گردون تند پیشش پالانیی

    بر سر میدان او جان خر باتوبره

    ای شه فارغ از آن باشد در لشکرت

    نصرت بر میمنه دولت بر میسره

    ای که ز تبریز تو عید جهان شمس دین

    هین که رسید آفتاب جانب برج بره

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha