کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که به لطف و دلبری از دو جهان زیاده‌ای

    ای که چو آفتاب و مه دست کرم گشاده‌ای

    صبح که آفتاب خود سر نزده‌ست از زمین

    جام جهان نمای را بر کف جان نهاده‌ای

    مهدی و مهتدی تویی رحمت ایزدی تویی

    روی زمین گرفته‌ای داد زمانه داده‌ای

    مایه صد ملامتی شورش صد قیامتی

    چشمه مشک دیده‌ای جوشش خنب باده‌ای

    سر نبرد هر آنک او سر کشد از هوای تو

    ز آنک به گردن همه بسته‌تر از قلاده‌ای

    خیز دلا و خلق را سوی صبوح بانگ زن

    گر چه ز دوش بیخودی بی‌سر و پا فتاده‌ای

    هر سحری خیال تو دارد میل سردهی

    دشمن عقل و دانشی فتنه مرد ساده‌ای

    همچو بهار ساقیی همچو بهشت باقیی

    همچو کباب قوتی همچو شراب شاده‌ای

    خیز دلا کشان کشان رو سوی بزم بی‌نشان

    عشق سواره‌ات کند گر چه چنین پیاده‌ای

    ذره به ذره ای جهان جانب تو نظرکنان

    گوهر آب و آتشی مونس نر و ماده‌ای

    این تن همچو غرقه را تا نکنی ز سر برون

    بند ردا و خرقه‌ای مرد سر سجاده‌ای

    باده خامشانه خور تا برهی ز گفت و گو

    یا حیوان ناطقی جمله ز نطق زاده‌ای

    لطف نمای ساقیا دست بگیر مست را

    جانب بزم خویش کش شاه طریق جاده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha