کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنک بخورد دم به دم سنگ جفای صدمنی

    غم نخورد از آنک تو روی بر او ترش کنی

    می چو در او عمل کند رقص کند بغل زند

    ز آنک نهاد در بغل خاص عقیق معدنی

    مرد قمارخانه‌ام عالم بی‌کرانه‌ام

    چشم بیار در رخم بنگر پیش روشنی

    ننگرد او به رنگ تو غم نخورد ز جنگ تو

    خواجه مگر ندیده‌ای ملک و مقام ایمنی

    هیچ عسل ترش شود سرکه اگر ترش رود

    از پی آب کی هلد روغن طبع روغنی

    من که در آن نظاره‌ام مست و سماع باره‌ام

    لیک سماع هر کسی پاک نباشد از منی

    هست سماع ما نظر هست سماع او بطر

    لیک نداند ای پسر ترک زبان ارمنی

    در تک گور مؤمنان رقص کنان و کف زنان

    مست به بزم لامکان خورده شراب مؤمنی

    پیش تو است این دم او می‌نبری ز یار بو

    می‌نگری تو سو به سو پله چشم می‌زنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha