کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیامد عید ای ساقی عنایت را نمی‌دانی

    غلامانند سلطان را بیارا بزم سلطانی

    منم مخمور و مست تو قدح خواهم ز دست تو

    قدح از دست تو خوشتر که می جان است و تو جانی

    بیا ساقی کم آزارم که من از خویش بیزارم

    بنه بر دست آن شیشه به قانون پری خوانی

    چنان کن شیشه را ساده که گوید خود منم باده

    به حق خویشی ای ساقی که بی‌خویشم تو بنشانی

    به عشق و جست و جوی تو سبو بردم به جوی تو

    بحمدالله که دانستم که ما را خود تو جویانی

    تو خواهم کز نکوکاری سبو را نیک پر داری

    از آن می‌های روحانی وزان خم‌های پنهانی

    میی اندر سرم کردی و دیگر وعده‌ام کردی

    به جان پاکت ای ساقی که پیمان را نگردانی

    که ساقی الستی تو قرار جان مستی تو

    در خیبر شکستی تو به بازوی مسلمانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha