کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی

    نی به خدا که از دغل چشم فراز می‌کنی

    چشم ببسته‌ای که تا خواب کنی حریف را

    چونک بخفت بر زرش دست دراز می‌کنی

    سلسله‌ای گشاده‌ای دام ابد نهاده‌ای

    بند کی سخت می‌کنی بند کی باز می‌کنی

    عاشق بی‌گناه را بهر ثواب می‌کشی

    بر سر گور کشتگان بانگ نماز می‌کنی

    گه به مثال ساقیان عقل ز مغز می‌بری

    گه به مثال مطربان نغنغه ساز می‌کنی

    طبل فراق می‌زنی نای عراق می‌زنی

    پرده بوسلیک را جفت حجاز می‌کنی

    جان و دل فقیر را خسته دل اسیر را

    از صدقات حسن خود گنج نیاز می‌کنی

    پرده چرخ می‌دری جلوه ملک می‌کنی

    تاج شهان همی‌بری ملک ایاز می‌کنی

    عشق منی و عشق را صورت شکل کی بود

    اینک به صورتی شدی این به مجاز می‌کنی

    گنج بلا نهایتی سکه کجاست گنج را

    صورت سکه گر کنی آن پی گاز می‌کنی

    غرق غنا شو و خمش شرم بدار چند چند

    در کنف غنای او ناله آز می‌کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha