کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جمع مکن تو برف را بر خود تا که نفسری

    برف تو بفسراندت گر تو تنور آذری

    آنک نجوشد او به خود جوش تو را تبه کند

    و آنک ندارد آذری ناید از او برادری

    فربهیش به دست جو غره مشو به پشم او

    آن سر و سبلتش مبین جان وی است لاغری

    گر خوشی است این نوا برجه و گرم پیش آ

    سر تو چنین چنین مکن مشنو سست و سرسری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha