کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی

    نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی

    جان منی و یار من دولت پایدار من

    باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی

    یا جهت ستیز من یا جهت گریز من

    وقت نبات ریز من وعده و امتحان دهی

    عود که جود می‌کند بهر تو دود می‌کند

    شیر سجود می‌کند چون به سگ استخوان دهی

    برگذرم ز نه فلک گر گذری به کوی من

    پای نهم بر آسمان گر به سرم امان دهی

    عقل و خرد فقیر تو پرورشش ز شیر تو

    چون نشود ز تیر تو آنک بدو کمان دهی

    در دو جهان بننگرد آنک بدو تو بنگری

    خسرو خسروان شود گر به گدا تو نان دهی

    جمله تن شکر شود هر که بدو شکر دهی

    لقمه کند دو کون را آنک تواش دهان دهی

    گشتم جمله شهرها نیست شکر مگر تو را

    با تو مکیس چون کنم گر تو شکر گران دهی

    گه بکشی گران دهی گه همه رایگان دهی

    یک نفسی چنین دهی یک نفسی چنان دهی

    مفخر مهر و مشتری در تبریز شمس دین

    زنده شود دل قمر گر به قمر قران دهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha