کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری

    گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری

    رومی رخان ماه وش زاییده از خاک حبش

    چون تو مسلمانان خوش بیرون شده از کافری

    گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین

    و آن نرگس خمار بین و آن غنچه‌های احمری

    گلبرگ‌ها بر همدگر افتاده بین چون سیم و زر

    آویزها و حلقه‌ها بی‌دستگاه زرگری

    در جان بلبل گل نگر وز گل به عقل کل نگر

    وز رنگ در بی‌رنگ پر تا بوک آن جا ره بری

    گل عقل غارت می‌کند نسرین اشارت می‌کند

    کاینک پس پرده است آن کو می‌کند صورتگری

    ای صلح داده جنگ را وی آب داده سنگ را

    چون این گل بدرنگ را در رنگ‌ها می‌آوری

    گر شاخه‌ها دارد تری ور سرو دارد سروری

    ور گل کند صد دلبری ای جان تو چیزی دیگری

    چه جای باغ و راغ و گل چه جای نقل و جام مل

    چه جای روح و عقل کل کز جان جان هم خوشتری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha