کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیدم نگار خود را می‌گشت گرد خانه

    برداشته ربابی می‌زد یکی ترانه

    با زخمه چو آتش می‌زد ترانه خوش

    مست و خراب و دلکش از باده مغانه

    در پرده عراقی می‌زد به نام ساقی

    مقصود باده بودش ساقی بدش بهانه

    ساقی ماه رویی در دست او سبویی

    از گوشه‌ای درآمد بنهاد در میانه

    پر کرد جام اول زان باده مشعل

    در آب هیچ دیدی کآتش زند زبانه

    بر کف نهاده آن را از بهر دلستان را

    آنگه بکرد سجده بوسید آستانه

    بستد نگار از وی اندرکشید آن می

    شد شعله‌ها از آن می بر روی او دوانه

    می‌دید حسن خود را می‌گفت چشم بد را

    نی بود و نی بیاید چون من در این زمانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha