مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۹۵: دیدم نگار خود را میگشت گرد خانه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیدم نگار خود را می گشت گرد خانه برداشته ربابی می زد یکی ترانه با زخمه چو آتش می زد ترانه خوش مست و خراب و دلکش از باده مغانه در پرده عراقی می زد به نام ساقی مقصود باده بودش ساقی بدش بهانه ساقی ماه رویی در دست او سبویی از گوشه ای درآمد بنهاد در میانه پر کرد جام اول زان باده مشعل در آب هیچ دیدی کآتش زند زبانه بر کف نهاده آن را از بهر دلستان را آنگه بکرد سجده بوسید آستانه بستد نگار از وی اندرکشید آن می شد شعله ها از آن می بر روی او دوانه می دید حسن خود را می گفت چشم بد را نی بود و نی بیاید چون من در این زمانه مولانا بلخی