مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۲۳۵۲: یک جام ز صد هزار جان به
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک جام ز صد هزار جان به برخیز و قماش ما گرو نه ما از خود خویش توبه کردیم ما هیچ نمی رویم از این ده یک رنگ کند شراب ما را تا هر دو یکی شود که و مه درویش ز خویشتن تهی شد پر ده تو شراب فقر پر ده برخیز و به زه کن آن کمان را ماییم کمان و باده چون زه برجای بماند عقل پرفعل این است سزای پیر فربه ما غم نخوریم خود کی دیده ست تو بار کشی و او کند عه بگریز ز غم به سوی شه رو وز خانه عاریت برون جه مولانا بلخی