کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا جان ما گذشت ازین قیل و قالها
    دل را بیاد روی تو ذوقست و حالها
    تاشسته شد ز لوح دلم نقش غیر دوست
    جان مرا باوست مدام این وصالها
    تا کرده ام بحسن تو تشبیه ماه و خور
    دارم ز روی تو همه دم انفعالها
    تا آفتاب روی تو دیدم در اوج حسن
    دیگر ندید کوکب بختم و بالها
    اهل گمان که بهره ندارند از یقین
    دارند در ره تو عجایب خیالها
    در بزم وصل تو چو دلم شاد و خرمست
    جانم رهید از غم هجر و ملالها
    حسنی چنین که دید، اسیری نمی توان
    گفتن بیان شمه آن ماه و سالها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha