کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوی کردم با جفای عشق تو
    باختم جان در وفای عشق تو
    جان و دل آمد کمینه ماحضر
    عاشقانرا از برای عشق تو
    دارد از شاهان فراغت در جهان
    هرکه شد از جان گدای عشق تو
    گشت پر غوغا و آشوب و فتن
    هر دو عالم از صدای عشق تو
    ترک عشقت جان به یغما می برد
    جان و دل بادا فدای عشق تو
    دارد استغنا ز هر برگ و نوا
    جان که باشد بی نوای عشق تو
    برزبان حال بی صوت و حروف
    بوده عالم در ثنای عشق تو
    درد عشقت نیست بی درمان ولی
    هست جانبازی دوای عشق تو
    در جهان جان اسیری را نبود
    هیچ مطلوبی ورای عشق تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha