به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ساقی قدحی بکام ما ریز
فرصت چو غنیمت است برخیز
بدمستی عاشقان جان باز
صدباره به از صلاح و پرهیز
در میکده آی و با حریفان
می نوش و بشاهدان درآمیز
جان کن گرو شراب و شاهد
از زهد ریا دلا بپرهیز
خواهی که تو جان بری سلامت
در دامن زلف او درآویز
بستان دل و جان و در عوض ده
یک بوسه از آن لب شکرریز
سر در قدمش بنه اسیری
تسلیم شو و بعشق مستیز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...2شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 3شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 4شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 5شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...6شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 7شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 8شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 9شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 10شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 11شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 12شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 13شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...14شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 15شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 16شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 17شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...18شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 19شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 20شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 21شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...22شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...23شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 24شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...25شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 26شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 27شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...28شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 29شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 30شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 31شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 32شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 33شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 34شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 35شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 36شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 37شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 38شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...39شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...40شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 41شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 42شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 43شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 44شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 45شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 46شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 47شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 48شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 49شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 50شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 51شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...52شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 53شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 54شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 55شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 56شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 57شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 58شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 59شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 60شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 61شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 62شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 63شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 64شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 65شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 66شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 67شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 68شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...69شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 70شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 71شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 72شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 73شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...74شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...75شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 76شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 77شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 78شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 79شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 80شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 81شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 82شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 83شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 84شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 85شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 86شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 87شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 88شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...89شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...90شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 91شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 92شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 93شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 94شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 95شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 96شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 97شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 98شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 99شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 100شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 101شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 102شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 103شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...104شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 105شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 106شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 107شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 108شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 109شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 110شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 111شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 112شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 113شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 114شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...115شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 116شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 117شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 118شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 119شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 120شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...121شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 122شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...123شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 124شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 125شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 126شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 127شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 128شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 129شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 130شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 131شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 132شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 133شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 134شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...135شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...136شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...137شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...138شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 139شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 140شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 141شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...142شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 143شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 144شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 145شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 146شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 147شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 148شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 149شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 150شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 151شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 152شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...153شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 154شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 155شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 156شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...157شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 158شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 159شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 160شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 161شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 162شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 163شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...164شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 165شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 166شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...167شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 168شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...169شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...170شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 171شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...172شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 173شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 174شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...175شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 176شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 177شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 178شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...179شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 180شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...181شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 182شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...183شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 184شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 185شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 186شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...187شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 188شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 189شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...190شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 191شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 192شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 193شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 194شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 195شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...196شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 197شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 198شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...199شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 200شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 201شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 202شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 203شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 204شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...205شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 206شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 207شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 208شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 209شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 210شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 211شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 212شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...213شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...214شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 215شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 216شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 217شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 218شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 219شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 220شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 221شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 222شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 223شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 224شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ