به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز

1740عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

قصد جانم کرد یار دلنواز
ریخت خونم بی گنه آن سروناز
شهسوار حسن گو اسب جفا
با گدای باوفا چندین متاز
بیش ازین دل در غم دوری مسوز
جان من رحمی نما با ما بساز
عاشق آن قامت رعنا کجا
آورد در دیده سرو سرفراز
در نیاز عاشق دیوانه بین
نازکم کن تا بکی ای بی نیاز
عاشق آن باشد که باشد دایما
ز آتش عشق تو در سوز و گداز
در غم عشق است اسیری جان و دل
گر تو هستی رند و عاشق پاکباز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 2شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 3شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 4شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 5شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 6شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 7شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 8شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...9شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 10شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 11شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 12شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...13شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 14شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 15شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 16شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...17شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...18شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 19شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...20شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 21شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 22شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...23شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 24شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 25شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 26شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 27شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 28شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 29شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 30شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 31شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 32شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 33شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...34شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...35شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 36شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 37شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 38شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 39شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 40شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 41شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 42شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 43شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 44شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 45شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 46شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...47شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 48شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 49شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 50شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 51شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 52شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 53شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 54شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 55شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 56شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 57شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 58شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 59شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 60شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 61شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 62شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 63شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...64شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 65شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 66شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 67شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 68شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...69شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...70شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 71شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 72شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 73شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 74شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 75شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 76شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 77شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 78شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 79شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 80شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 81شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 82شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 83شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...84شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...85شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 86شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 87شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 88شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 89شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 90شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 91شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 92شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 93شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 94شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 95شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 96شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 97شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 98شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...99شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 100شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 101شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 102شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 103شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 104شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 105شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 106شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 107شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 108شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 109شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...110شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 111شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 112شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 113شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 114شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 115شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...116شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 117شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...118شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 119شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 120شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 121شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 122شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 123شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 124شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 125شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 126شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 127شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 128شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 129شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...130شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...131شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...132شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...133شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 134شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 135شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 136شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...137شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 138شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 139شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 140شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 141شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 142شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 143شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 144شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 145شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 146شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 147شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...148شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 149شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 150شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 151شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...152شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 153شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 154شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 155شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 156شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 157شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 158شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...159شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 160شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 161شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...162شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 163شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...164شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...165شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 166شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...167شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 168شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 169شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...170شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 171شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 172شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 173شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...174شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 175شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...176شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 177شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...178شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 179شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 180شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 181شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...182شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 183شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 184شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...185شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 186شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 187شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 188شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 189شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 190شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...191شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 192شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 193شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...194شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 195شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 196شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 197شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 198شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 199شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...200شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 201شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 202شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 203شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 204شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 205شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 206شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 207شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...208شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...209شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 210شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 211شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 212شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 213شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 214شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 215شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 216شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 217شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 218شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 219شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ