به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش

1940عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلا در عاشقی مردانه می باش
بلاکش عاشق فرزانه می باش
بهجرش آشنای محنت و غم
بوصل از خویشتن بیگانه می باش
بصورت گر گدای مستمندی
بملک معنوی شاهانه می باش
برغم زاهد مغرور خودبین
حریف شاهد و پیمانه می باش
به پیش شمع روی عالم افروز
دلا جانباز چون پروانه می باش
درخت کبر و هستی برکن از بیخ
بفقر و نیستی همخانه می باش
ز قید عقل و زهد و دین شو آزاد
اسیری عاشق و دیوانه می باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...2شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 3شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 4شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 5شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...6شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...7شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 8شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...9شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 10شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 11شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...12شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 13شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 14شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 15شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 16شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 17شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 18شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 19شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 20شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 21شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 22شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...23شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...24شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 25شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 26شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 27شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 28شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 29شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 30شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 31شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 32شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 33شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 34شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 35شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...36شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 37شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 38شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 39شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 40شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 41شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 42شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 43شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 44شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 45شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 46شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 47شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 48شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 49شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 50شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 51شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 52شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...53شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 54شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 55شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 56شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 57شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...58شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...59شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 60شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 61شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 62شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 63شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 64شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 65شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 66شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 67شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 68شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 69شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 70شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 71شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 72شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...73شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...74شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 75شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 76شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 77شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 78شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 79شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 80شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 81شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 82شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 83شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 84شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 85شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 86شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 87شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...88شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 89شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 90شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 91شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 92شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 93شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 94شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 95شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 96شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 97شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 98شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...99شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 100شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 101شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 102شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 103شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 104شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...105شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 106شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...107شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 108شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 109شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 110شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 111شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 112شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 113شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 114شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 115شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 116شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 117شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 118شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...119شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...120شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...121شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...122شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 123شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 124شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 125شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...126شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 127شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 128شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 129شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 130شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 131شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 132شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 133شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 134شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 135شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 136شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...137شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 138شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 139شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 140شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...141شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 142شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 143شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 144شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 145شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 146شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 147شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...148شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 149شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 150شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...151شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 152شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...153شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...154شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 155شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...156شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 157شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 158شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...159شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 160شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 161شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 162شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...163شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 164شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...165شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 166شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...167شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 168شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 169شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 170شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...171شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 172شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 173شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...174شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 175شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 176شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 177شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 178شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 179شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...180شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 181شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 182شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...183شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 184شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 185شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 186شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 187شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 188شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...189شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 190شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 191شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 192شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 193شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 194شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 195شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 196شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...197شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...198شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 199شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 200شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 201شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 202شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 203شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 204شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 205شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 206شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 207شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 208شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ