به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ

1940عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مائیم نقاب شاهد شنگ
او شنگ و نقاب همچو وی ینگ
عهدیست میان ما و دلبر
کز ما نشود جدا به نیرنگ
هر کس که جمال روی او دید
شیداست چو ما و واله و دنگ
هر لحظه به تیغ غمزه چشمش
بی جرم کند بخونم آهنگ
عاشق در آشتی همیزد
معشوق نداشت جز سرجنگ
غیرت سر عاشقان بی باک
کردست بدار عشق آونگ
از دولت عشق شد اسیری
آزاده ز قید نام و ز ننگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 2شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 3شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...4شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 5شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 6شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 7شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 8شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 9شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 10شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 11شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 12شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 13شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 14شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 15شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 16شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 17شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 18شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 19شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 20شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...21شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 22شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 23شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 24شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 25شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...26شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...27شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 28شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 29شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 30شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 31شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 32شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 33شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 34شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 35شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 36شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 37شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 38شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 39شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 40شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...41شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...42شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 43شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 44شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 45شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 46شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 47شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 48شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 49شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 50شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 51شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 52شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 53شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 54شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 55شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...56شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 57شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 58شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 59شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 60شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 61شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 62شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 63شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 64شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 65شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 66شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...67شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 68شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 69شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 70شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 71شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 72شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...73شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 74شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...75شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 76شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 77شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 78شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 79شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 80شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 81شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 82شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 83شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 84شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 85شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 86شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...87شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...88شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...89شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...90شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 91شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 92شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 93شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...94شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 95شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 96شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 97شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 98شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 99شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 100شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 101شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 102شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 103شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 104شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...105شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 106شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 107شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 108شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...109شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 110شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 111شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 112شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 113شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 114شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 115شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...116شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 117شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 118شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...119شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 120شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...121شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...122شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 123شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...124شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 125شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 126شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...127شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 128شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 129شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 130شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...131شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 132شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...133شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 134شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...135شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 136شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 137شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 138شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...139شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 140شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 141شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...142شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 143شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 144شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 145شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 146شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 147شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...148شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 149شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 150شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...151شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 152شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 153شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 154شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 155شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 156شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...157شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 158شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 159شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 160شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 161شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 162شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 163شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 164شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...165شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...166شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 167شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 168شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 169شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 170شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 171شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 172شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 173شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 174شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 175شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 176شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ