کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم
    ولی مجلای حسن او کماهی نیست جز آدم
    تفاوت درمرایا بدنه اندرحسن رخسارش
    ازین رو در نظر حسنش گهی بیش است گاهی کم
    بخلوتخانه وحدت که راهی نیست کثرت را
    چه عیش و عشق ورزی ها که بداو را مرا باهم
    حریف ما شو ای زاهد که نوشیم از می وصلش
    که جز مستی و می خواری ندیم شادی بیغم
    چو دارد شاهد رویت جمال و جلوه بیغایت
    بناز و شیوه دیگر نماید خویش را هر دم
    نشان از کافر و مؤمن نماندی ار برافتادی
    ز خورشید جمال تو نقاب زلف خم در خم
    دل ریش اسیری را بغیر از دیدن رویت
    بجان تو که در عالم نه درمانست و نه مرهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha