کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین
    من رند مطلقم نه مقید بآن و این
    برخیز زاهدا ز سر زهد و نام و ننگ
    رندانه رو بمیکده با عاشقان نشین
    خواهی که سرفراز و عزیز جهان شوی
    برآستان فقر بنه روی برزمین
    زادالمسافرین چه بود عجز و نیستی
    ما را براه عشق ندادند غیر ازین
    مهر و تواضع است مرا مذهب و طریق
    در دین ما چو کفر حقیقی است کبر و کین
    ای دل چو چشم عقل نه بیند لقای دوست
    از عشق دیده وام نما حسن یاربین
    گر وصل دوست میطلبی بدگمان مباش
    شو خاک راه اهل خدا از سر یقین
    شوخ است و فتنه جوی و ستمکار و بیوفا
    در دلبری کجاست دگر یار همچنین
    ما در سماع شوق جمالش اسیریا
    برملک هر دو کون فشاندیم آستین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha