کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر زمان نوعی بچشم اهل حال
    می نماید حسن روی تو جمال
    حسن رویت را ز مرآت جهان
    زاهد ار دیدی نبودی در ضلال
    دیده اهل بصیرت دیده است
    حسن رخسار تو در حد کمال
    تا رباید جان و دل از عاشقان
    هر نفس نوعی کند غنج و دلال
    گر هوای وصل معشوقت بود
    از جفا و جور هجرانش منال
    در طریق اهل عرفان ای فقیه
    حال می باید چه جای قیل و قال
    کرد جانم طی بیابان فراق
    تا شدم آسوده در ملک وصال
    حالیا رندیم و مست جام شوق
    تا چه خواهد بود کارم را مآل
    تا توئی با تو اسیری مانده است
    کی ببزم وصل او یابی مجال

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha