کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دادیم دل بدست غم عشق آن صنم
    گو دل نگاه دار و مکن بیش ازین ستم
    بگذر زفکر عالم و با یاد دوست باش
    چون یارمونست بود از بیش و کم چه غم
    با درد و سوز عشق بساز ای دل حزین
    گر زانکه میکنی بجهان کار بی ندم
    گه در غم فراقم و گه در غم وصال
    کو جذبه که باز رهم من ازین دو هم
    با چشم ساقی و لب میگون جانفزاش
    دارم بروی دوست فراغت زجام جم
    ای دل بدرد خو کن و درمان ز کس مجو
    شاید شوی بدولت غم شاد و محترم
    گر زانکه وصل یار اسیری طلب کنی
    باید که برسر خود و عالم نهی قدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha