کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم
    هرچه نقش غیر در وی بود کلی سوختیم
    گر نباشد عشق ما حسنش کجا پیدا شود
    شمع رویش را ز نور عشق ما افروختیم
    زنده می سازد لبش هردم هزاران مرده را
    ما ز لعل او هم اینجا نفخ صور آموختیم
    چون رواجی داشت در بازار عشقش دین و دل
    ما بسودای وصالش جمله را بفروختیم
    در لباس عشق جانان ما لباس جان و تن
    در فراق او دریدیم و بوصلش دوختیم
    از فسون عقل نتوان عشق را از دست داد
    چونکه عمری ای اسیری ما همین اندوختیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha