کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در سر همه سودای سر زلف تو دارم
    دردل بجز از مهر رخت هیچ ندارم
    از باده لعل لب تو مست مدامم
    وز نرگس مخمور تو در عین خمارم
    جانم نفسی از کمرت دست ندارد
    تا موی میان تو نیارد بکنارم
    تا دیده دل دید جمال رخ خوبت
    خورشید جهانتاب کجا در نظر آرم
    در کوی طلب یک نفس از پا ننشینم
    وز دامن مطلوب دمی دست ندارم
    گفتا که تو عاشق بچه رویی و کجایی
    گفتم که بروی تو ازین گفت نیارم
    گفتم که ندارم بجهان غیر تو یاری
    گفتا که اسیری من ازین روبتو یارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha