کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول
    برخاستست از سر جان عقل بوالفضول
    خورشید عمرم ار بفراقت زوال یافت
    لیکن ز جان خیال وصال تو لایزول
    آن یار عین ماست نه از روی اتحاد
    این خانه پر ازوست ولیکن نه از حلول
    بی بهره نیست ذره از مهر روی دوست
    نور ترا بظلمت عالم بود شمول
    کی با خودی ببزم وصالت توان رسید
    فانی ز خویش شو که بحق یافتی وصول
    دانش همه بمذهب من هست معرفت
    در دین ما جز این نه فروعست و نه اصول
    از قیل و قال هیچکس آگه نشد ز حال
    مفتی ز قول راست مرنج و مشو ملول
    زاهد رسد بجان تو بوئی ز عشق یار
    گفتار عاشقان اگرت اوفتد قبول
    کس واقف ار ز حال اسیری نشد چه شد
    بهتر ز شهرت دگرانست این خمول

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha