به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق

1950عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاشقان را دین و مذهب شد وفاق
عشق ورزی راست ناید با نفاق
تا درآمد پای عشق اندر میان
عاشق و معشوق دارند اتفاق
عاشقان در نیستی جا کرده اند
زاهد از هستی نماید طمطراق
خان و مان عقل ویران کرده ام
تا بکوی عشق بگرفتم وثاق
زاهدان را ذوق عرفان از کجا
غیر عارف را ندادند این مذاق
هست مشتاق جمالش هر دو کون
در دو عالم نیست کس بی اشتیاق
ناصحم گوید بترک عشق گو
ترک جان گفتن اسیری هست شاق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 2شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 3شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 4شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...5شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...6شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 7شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 8شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 9شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 10شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 11شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 12شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 13شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 14شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 15شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 16شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 17شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...18شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 19شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 20شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 21شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 22شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 23شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 24شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 25شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 26شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 27شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 28شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 29شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 30شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 31شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 32شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 33شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 34شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...35شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 36شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 37شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 38شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 39شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...40شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...41شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 42شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 43شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 44شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 45شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 46شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 47شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 48شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 49شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 50شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 51شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 52شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 53شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 54شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...55شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...56شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 57شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 58شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 59شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 60شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 61شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 62شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 63شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 64شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 65شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 66شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 67شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 68شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 69شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...70شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 71شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 72شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 73شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 74شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 75شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 76شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 77شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 78شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 79شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 80شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...81شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 82شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 83شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 84شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 85شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 86شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...87شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 88شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...89شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 90شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 91شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 92شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 93شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 94شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 95شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 96شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 97شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 98شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 99شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 100شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...101شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...102شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...103شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...104شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 105شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 106شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 107شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...108شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 109شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 110شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 111شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 112شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 113شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 114شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 115شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 116شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 117شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 118شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...119شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 120شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 121شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 122شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...123شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 124شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 125شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 126شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 127شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 128شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 129شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...130شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 131شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 132شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...133شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 134شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...135شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...136شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 137شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...138شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 139شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 140شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...141شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 142شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 143شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 144شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...145شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 146شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...147شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 148شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...149شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 150شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 151شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 152شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...153شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 154شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 155شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...156شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 157شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 158شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 159شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 160شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 161شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...162شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 163شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 164شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...165شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 166شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 167شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 168شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 169شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 170شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...171شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 172شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 173شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 174شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 175شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 176شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 177شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 178شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...179شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...180شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 181شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 182شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 183شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 184شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 185شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 186شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 187شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 188شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 189شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 190شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ