به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا عاشق

1680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا عاشق
که هر کو عشق می ورزد چو جان بازد بود صادق
اگر خود را نمی بازی اسیر قید هجرانی
چو از قید خودی رستی وصالش را شدی لایق
اگر مشتاق خورشید جمال روی عذرائی
بسوز از آتش عشقش وجود خویش چون وامق
دوای درد مهجوری جمال نوربخش آمد
بحمدالله که من باری طبیبی دیده ام حاذق
جهانی گر بکوی عشق لاف عاشقی میزد
بسربازی شدی آخر اسیری برهمه فایق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...2شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...3شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 4شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 5شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 6شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 7شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 8شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 9شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 10شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 11شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 12شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 13شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 14شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...15شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 16شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 17شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 18شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 19شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 20شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 21شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 22شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 23شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 24شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 25شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 26شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 27شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 28شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 29شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 30شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 31شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...32شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 33شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 34شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 35شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 36شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...37شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...38شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 39شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 40شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 41شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 42شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 43شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 44شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 45شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 46شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 47شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 48شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 49شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 50شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 51شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...52شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...53شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 54شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 55شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 56شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 57شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 58شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 59شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 60شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 61شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 62شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 63شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 64شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 65شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 66شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...67شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 68شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 69شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 70شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 71شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 72شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 73شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 74شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 75شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 76شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 77شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...78شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 79شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 80شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 81شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 82شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 83شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...84شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 85شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...86شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 87شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 88شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 89شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 90شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 91شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 92شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 93شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 94شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 95شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 96شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 97شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...98شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...99شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...100شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...101شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 102شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 103شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 104شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...105شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 106شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 107شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 108شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 109شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 110شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 111شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 112شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 113شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 114شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 115شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...116شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 117شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 118شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 119شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...120شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 121شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 122شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 123شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 124شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 125شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 126شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...127شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 128شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 129شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...130شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 131شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...132شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...133شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 134شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...135شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 136شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 137شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...138شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 139شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 140شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 141شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...142شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 143شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...144شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 145شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...146شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 147شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 148شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 149شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...150شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 151شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 152شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...153شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 154شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 155شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 156شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 157شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 158شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...159شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 160شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 161شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...162شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 163شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 164شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 165شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 166شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 167شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...168شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 169شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 170شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 171شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 172شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 173شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 174شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 175شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...176شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...177شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 178شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 179شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 180شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 181شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 182شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 183شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 184شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 185شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 186شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 187شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ