به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش

1910عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اگر چه عاشقیم ورند و قلاش
بنام زهد گشتم در جهان فاش
ز قید ننگ و ناموسیم آزاد
ز جام عشق سرمستیم و اوباش
سخن از عقل و هشیاری و تقوی
مگو با عاشقان مست و قلاش
اگر خواهی جمال یار بینی
ز لوح دل نقوش غیر بتراش
ز دیدار تو محروم است زاهد
که شد بی بهره از خورشید خفاش
چو دیگ بی نمک مخروش واعظ
دل دانا به خار جهل مخراش
اسیری دین و دنیا چون حجابست
بکوی عشق خوش بی این و آن باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...2شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 3شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 4شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 5شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...6شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 7شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 8شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 9شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...10شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...11شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 12شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...13شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 14شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 15شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...16شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 17شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 18شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 19شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 20شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 21شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 22شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 23شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 24شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 25شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 26شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...27شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...28شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 29شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 30شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 31شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 32شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 33شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 34شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 35شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 36شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 37شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 38شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 39شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...40شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 41شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 42شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 43شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 44شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 45شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 46شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 47شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 48شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 49شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 50شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 51شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 52شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 53شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 54شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 55شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 56شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...57شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 58شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 59شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 60شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 61شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...62شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...63شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 64شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 65شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 66شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 67شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 68شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 69شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 70شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 71شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 72شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 73شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 74شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 75شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 76شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...77شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...78شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 79شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 80شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 81شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 82شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 83شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 84شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 85شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 86شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 87شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 88شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 89شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 90شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 91شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...92شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 93شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 94شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 95شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 96شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 97شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 98شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 99شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 100شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 101شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 102شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...103شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 104شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 105شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 106شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 107شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 108شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...109شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 110شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...111شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 112شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 113شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 114شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 115شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 116شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 117شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 118شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 119شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 120شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 121شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 122شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...123شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...124شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...125شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...126شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 127شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 128شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 129شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...130شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 131شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 132شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 133شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 134شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 135شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 136شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 137شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 138شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 139شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 140شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...141شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 142شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 143شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 144شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...145شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 146شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 147شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 148شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 149شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 150شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 151شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...152شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 153شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 154شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...155شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 156شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...157شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...158شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 159شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...160شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 161شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 162شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...163شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 164شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 165شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 166شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...167شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 168شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...169شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 170شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...171شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 172شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 173شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 174شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...175شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 176شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 177شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...178شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 179شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 180شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 181شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 182شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 183شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...184شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 185شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 186شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...187شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 188شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 189شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 190شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 191شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 192شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...193شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 194شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 195شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 196شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 197شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 198شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 199شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 200شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...201شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...202شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 203شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 204شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 205شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 206شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 207شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 208شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 209شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 210شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 211شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 212شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ