کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش
    با عاشقان نمود رخ بی مثال خویش
    چون حسن خود بدید در آئینه شد چنین
    آشفته کرشمه و غنج و دلال خویش
    ای آفتاب حسن چو ما ذره توایم
    یارب مساز کم ز سرما ظلال خویش
    از نور مهر روی تو عالم منور است
    اظهار کرده به دو عالم کمال خویش
    عشاق را به آتش هجران بسوختی
    برسوخته بریز زلال وصال خویش
    بگشا نقاب زلف بروز آرشام را
    دیوانه ساز خلق جهان از جمال خویش
    خود را به پیش یار اسیری نثار کن
    در بزم وصل او چو نداری مجال خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha