کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در سرم سودای آن یارست و بس
    جان من جویای دلدارست و بس
    کار عاشق جز غم معشوق نیست
    جز غم عشق تو بیکارست و بس
    برفلک شد آه من از عشق تو
    کار عاشق در جهان زارست و بس
    جان عاشق گفتی افگار از چه شد
    از غم عشق تو افگارست و بس
    جان من رحمی نما برجان من
    کز غم تو دل جگر خوارست و بس
    شربت بیمار عشق از غم فرست
    هرچه آید از تو تیمارست و بس
    در جهان کاری اسیری را نماند
    با غم عشق تواش کارست و بس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha