به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ساز

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ساز
نقد جان در بوته عشق تو دارد در گداز
جر نیاز و سوز نبود رهبر سالک بدوست
نیست بی رهبر کسی را ره بوصل بی نیاز
در قمار عشق جانان هم به داو اولین
دین و دنیا جان و دل در باخت رند پاکباز
نیست بی دلبر دلم را هیچ آرام و قرار
جان مشتاق لقا را صبر کو بی دلنواز
دیده از ما وام کن زاهد ببین رخسار دوست
دیده محمود باید بهر دیدار ایاز
مؤمنان در مسجد و کفار در بتخانه ها
رو به محراب دو ابروی تو دارند در نماز
طایر جان اسیری در پی عنقای وصل
در هوای لامکان طیران کند چون شاهباز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 2شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...3شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 4شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 5شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 6شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 7شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 8شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 9شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 10شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...11شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 12شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 13شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 14شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...15شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 16شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 17شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 18شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...19شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...20شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 21شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...22شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 23شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 24شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...25شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 26شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 27شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 28شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 29شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 30شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 31شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 32شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 33شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 34شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 35شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...36شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...37شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 38شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 39شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 40شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 41شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 42شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 43شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 44شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 45شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 46شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 47شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 48شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...49شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 50شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 51شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 52شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 53شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 54شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 55شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 56شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 57شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 58شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 59شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 60شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 61شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 62شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 63شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 64شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 65شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...66شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 67شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 68شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 69شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 70شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...71شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...72شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 73شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 74شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 75شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 76شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 77شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 78شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 79شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 80شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 81شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 82شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 83شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 84شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 85شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...86شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...87شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 88شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 89شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 90شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 91شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 92شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 93شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 94شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 95شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 96شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 97شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 98شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 99شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 100شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...101شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 102شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 103شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 104شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 105شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 106شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 107شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 108شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 109شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 110شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 111شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...112شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 113شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 114شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 115شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 116شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 117شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...118شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 119شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...120شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 121شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 122شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 123شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 124شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 125شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 126شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 127شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 128شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 129شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 130شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 131شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...132شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...133شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...134شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...135شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 136شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 137شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 138شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...139شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 140شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 141شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 142شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 143شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 144شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 145شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 146شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 147شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 148شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 149شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...150شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 151شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 152شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 153شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...154شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 155شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 156شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 157شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 158شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 159شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 160شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...161شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 162شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 163شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...164شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 165شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...166شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...167شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 168شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...169شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 170شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 171شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...172شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 173شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 174شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 175شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...176شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 177شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...178شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 179شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...180شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 181شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 182شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 183شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...184شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 185شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 186شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...187شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 188شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 189شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 190شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 191شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 192شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...193شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 194شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 195شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...196شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 197شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 198شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 199شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 200شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 201شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...202شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 203شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 204شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 205شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 206شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 207شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 208شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 209شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...210شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...211شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 212شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 213شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 214شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 215شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 216شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 217شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 218شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 219شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 220شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 221شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ