به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز

1730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من عاشق و رندم و نظرباز
با شاهد و می حریف و دمساز
در بزمگه وصال با دوست
بودم همه دم ندیدم وهمراز
ساز ره وصل، جان سپاریست
این ره مرو ار نداری این ساز
صد بحر بیک نفس کشیدیم
هستیم هنوز ما و من باز
دادیم قرار و صبر از دست
مطرب چو بساز شد هم آواز
مائیم و نیاز و عجز و زاری
دلبر همه کبر و عشوه و ناز
تا محرم یار شد اسیری
فاش است بکاینات این راز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 2شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 3شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...4شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 5شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 6شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 7شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 8شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 9شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 10شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 11شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...12شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 13شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 14شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 15شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...16شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 17شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 18شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 19شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...20شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...21شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 22شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...23شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 24شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 25شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...26شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 27شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 28شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 29شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 30شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 31شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 32شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 33شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 34شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 35شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 36شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...37شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...38شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 39شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 40شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 41شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 42شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 43شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 44شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 45شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 46شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 47شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 48شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 49شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...50شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 51شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 52شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 53شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 54شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 55شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 56شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 57شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 58شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 59شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 60شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 61شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 62شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 63شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 64شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 65شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 66شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...67شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 68شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 69شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 70شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 71شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...72شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...73شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 74شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 75شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 76شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 77شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 78شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 79شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 80شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 81شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 82شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 83شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 84شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 85شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 86شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...87شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...88شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 89شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 90شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 91شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 92شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 93شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 94شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 95شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 96شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 97شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 98شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 99شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 100شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 101شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...102شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 103شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 104شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 105شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 106شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 107شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 108شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 109شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 110شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 111شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 112شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...113شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 114شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 115شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 116شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 117شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 118شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...119شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 120شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...121شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 122شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 123شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 124شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 125شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 126شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 127شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 128شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 129شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 130شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 131شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 132شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...133شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...134شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...135شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...136شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 137شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 138شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 139شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...140شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 141شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 142شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 143شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 144شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 145شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 146شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 147شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 148شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 149شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 150شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...151شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 152شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 153شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 154شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...155شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 156شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 157شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 158شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 159شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 160شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 161شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...162شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 163شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 164شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...165شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 166شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...167شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...168شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 169شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...170شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 171شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 172شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...173شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 174شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 175شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 176شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...177شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 178شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...179شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 180شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...181شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 182شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 183شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 184شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...185شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 186شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 187شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...188شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 189شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 190شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 191شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 192شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 193شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...194شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 195شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 196شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...197شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 198شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 199شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 200شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 201شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 202شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...203شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 204شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 205شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 206شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 207شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 208شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 209شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 210شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...211شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...212شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 213شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 214شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 215شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 216شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 217شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 218شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 219شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 220شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 221شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 222شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ