به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز

1820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز
بستان مرا ز دست من و کار من بساز
گر داستان زلف تو خوانم مطولست
کوته کنم بروی تو افسانه دراز
کی آورم بسجده محراب سرفرو
گر نیست طاق ابروی تو قبله در نماز
گر وصل دوست میطلبی هست و نیست را
خوش در قمار عشق بیکباره پاکباز
گر عاشقان ز محنت عشقند خوار و زار
همت نگر بعشق تو مائیم سرفراز
با هر کسی ز خوان کرم بخش و قسمتی است
معشوق و ناز و عاشق بیچاره و نیاز
در بوته مجاهده بربوی وصل یار
جانم اسیریا همه دم هست درگداز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 2شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 3شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 4شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...5شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 6شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 7شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 8شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 9شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 10شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 11شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 12شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...13شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 14شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 15شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 16شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...17شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 18شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 19شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 20شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...21شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...22شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 23شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...24شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 25شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 26شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...27شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 28شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 29شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 30شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 31شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 32شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 33شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 34شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 35شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 36شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 37شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...38شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...39شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 40شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 41شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 42شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 43شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 44شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 45شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 46شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 47شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 48شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 49شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 50شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...51شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 52شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 53شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 54شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 55شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 56شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 57شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 58شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 59شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 60شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 61شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 62شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 63شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 64شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 65شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 66شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 67شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...68شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 69شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 70شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 71شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 72شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...73شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...74شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 75شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 76شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 77شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 78شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 79شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 80شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 81شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 82شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 83شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 84شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 85شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 86شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 87شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...88شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...89شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 90شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 91شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 92شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 93شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 94شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 95شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 96شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 97شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 98شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 99شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 100شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 101شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 102شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...103شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 104شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 105شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 106شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 107شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 108شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 109شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 110شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 111شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 112شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 113شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...114شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 115شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 116شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 117شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 118شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 119شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...120شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 121شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...122شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 123شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 124شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 125شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 126شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 127شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 128شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 129شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 130شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 131شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 132شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 133شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...134شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...135شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...136شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...137شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 138شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 139شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 140شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...141شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 142شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 143شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 144شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 145شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 146شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 147شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 148شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 149شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 150شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 151شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...152شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 153شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 154شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 155شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...156شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 157شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 158شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 159شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 160شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 161شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 162شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...163شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 164شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 165شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...166شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 167شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...168شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...169شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 170شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...171شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 172شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 173شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...174شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 175شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 176شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 177شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...178شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 179شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...180شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 181شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...182شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 183شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 184شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 185شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...186شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 187شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 188شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...189شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 190شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 191شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 192شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 193شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 194شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...195شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 196شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 197شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...198شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 199شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 200شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 201شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 202شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 203شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...204شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 205شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 206شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 207شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 208شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 209شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 210شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 211شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...212شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...213شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 214شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 215شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 216شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 217شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 218شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 219شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 220شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 221شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 222شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 223شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ