کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید
    هر دم بمن از باب دگر یار درآید
    جانا بدل پاک نظر کن رخ او بین
    آئینه صافی چو همه روی نماید
    اعمی نتواند که به بیند مه رویت
    جز دیده بینا بجمال تو نشاید
    از تاب جمال تو شود محو دو عالم
    چون روی تو از پرده پندار برآید
    جز غمزه جادوی تو جان و دل و(د)ینم
    ای شوخ جفا پیشه نگویی که رباید
    چندانکه بجانم غم عشق تو فزون است
    شادی دل عاشق دیوانه فزاید
    عاشق چه کند گر نکند جامه بصد چاک
    مطرب چو سرود غم عشق تو سراید
    راضی به قضا باش و ز غم فارغ واز او
    زیرا غم و شادی جهان هیچ نپاید
    از دام بلا جان اسیری شود آزاد
    زان زلف معنبر چو گره باز گشاید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha