کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بود
    شب همه شب در سرم سودای زلف یار بود
    با وجود روی جان افروز و قددلربات
    عاشقان را از بهشت و حور و طوبی عار بود
    مونس دردت نه تنها این زمانم کز ازل
    از غم عشق تو جان مجروح و دل افگار بود
    چشم جادویت بغمزه می رباید دین و دل
    در فسون و مکر این جادو عجب عیار بود
    در شب تاریک هجران جان غم فرسوده را
    هم خیال وصل جانان مونس و غمخوار بود
    زاهد افسرده دل را نیست اقراری بعشق
    زان سبب با عاشقانش دایما انکار بود
    تا بتابید از جهان مهر جمال نوربخش
    هرکه دیدم چون اسیری غرقه انوار بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha