کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار با ما پرتوی از نور روی خود نمود
    صبر و هوش و جان و دل زین عاشق بیدل ربود
    چون شدم فانی ز خود در پرتو آن نور ذات
    گشت روشن بر من این اسرار از فضل و دود
    کین جهان چون ذره روشن ز آفتاب روی اوست
    هم ز وی بوده همه ذرات را بود و نمود
    در مزایای مظاهر نیست ظاهر غیر دوست
    اوست عابد اوست معبود اوست ساجد هم سجود
    اوست مؤمن اوست ایمان اوست کافر اوست کفر
    طالب و مطلوب و شاهد اوست مشهود و شهود
    جمله ذرات را از ظلمت آباد عدم
    رش نورش آورد بی شک به صحرای وجود
    جمله را حق موی پیشانی گرفته می کشد
    بر صراط المستقیم از مؤمن و گبر و یهود
    حق چو فرمودست والله بکل شی محیط
    پس نباشد هیچ کس را اندرین گفت و شنود
    چون اسیری هرکه شد واقف ز اسرار نهان
    فارغ است از کفر و دین و رسته از جمله قیود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha