به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد

1940عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مرا سودای او دیوانه دارد
ز فکر عقل و دین بیگانه دارد
فسون چشم جادو بین که مارا
میان شهر چون افسانه دارد
دلم مؤمن ازآن شد کو چو کافر
بتی در اندرون خانه دارد
به تقوی ورع پیمان نسازد
کسی کو عهد با پیمانه دارد
ز بهر صید مرغ جان عاشق
ز زلف و خال دام و دانه دارد
طواف کعبه سودی نیست آنرا
که دل با شاهد و میخانه دارد
اسیری زان بفقر آمد سزاوار
که رو درراه درویشانه دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 2شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 3شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 4شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 5شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 6شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 7شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 8شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...9شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 10شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 11شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 12شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 13شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 14شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 15شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 16شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 17شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 18شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 19شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...20شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 21شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 22شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 23شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 24شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 25شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 26شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...27شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...28شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...29شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...30شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 31شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 32شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 33شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 34شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 35شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 36شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 37شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 38شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 39شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...40شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 41شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 42شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 43شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...44شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 45شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 46شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 47شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 48شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 49شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 50شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 51شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...52شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 53شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 54شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 55شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...56شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 57شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 58شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 59شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...60شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...61شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 62شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...63شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 64شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 65شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...66شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 67شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 68شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 69شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 70شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 71شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 72شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 73شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 74شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 75شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 76شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...77شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...78شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 79شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 80شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 81شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 82شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 83شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 84شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 85شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 86شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 87شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 88شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 89شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...90شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 91شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 92شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 93شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 94شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 95شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 96شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 97شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 98شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 99شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 100شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 101شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 102شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 103شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 104شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 105شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 106شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...107شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 108شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 109شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 110شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 111شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...112شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...113شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 114شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 115شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 116شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 117شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 118شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 119شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 120شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 121شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 122شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 123شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 124شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 125شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 126شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...127شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...128شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 129شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 130شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 131شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 132شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 133شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 134شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 135شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 136شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 137شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 138شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 139شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 140شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 141شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...142شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 143شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 144شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 145شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 146شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 147شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 148شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 149شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 150شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 151شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 152شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...153شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 154شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 155شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 156شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 157شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 158شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...159شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 160شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...161شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 162شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 163شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 164شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 165شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 166شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 167شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 168شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 169شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 170شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 171شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 172شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...173شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...174شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...175شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...176شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 177شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 178شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 179شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...180شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 181شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 182شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 183شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 184شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 185شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 186شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 187شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 188شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 189شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 190شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...191شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 192شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 193شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 194شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...195شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 196شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 197شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 198شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 199شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 200شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 201شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...202شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 203شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 204شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...205شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 206شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...207شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...208شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 209شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...210شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 211شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 212شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...213شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 214شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 215شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 216شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...217شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 218شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...219شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 220شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...221شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 222شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 223شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 224شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...225شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 226شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 227شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...228شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 229شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 230شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 231شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 232شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 233شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...234شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 235شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 236شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...237شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 238شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 239شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 240شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 241شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 242شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...243شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 244شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 245شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 246شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 247شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 248شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 249شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 250شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...251شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...252شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 253شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 254شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 255شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 256شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 257شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 258شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 259شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 260شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 261شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 262شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ