کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر
    جمله را دیدم ز مستی گشته از خود بیخبر
    مطربان اندر سرود و ساز داده چنگ و عود
    ساقی و جمله حریفان مست و بیخود سربسر
    جملگی گردان بپهلو بی سرو پا در سماع
    در گرفته شور و مستی در همه دیوار و در
    آنچنان حالی چو دیدم در من آمد حالتی
    بیخود از خود گشتم و دیگر ندیدم خیر و شر
    هرکه بیند یک نظر آن بزم و ساقی و حریف
    می پرستی پیشه کرد و نیستش کاری دگر
    جان رندان واقف سر خراباتست و بس
    دیگران نسبت بدان سر گوئیا کورند و کر
    در خرابات آنچه برجان اسیری کشف شد
    صوفی خلوت نشین را نیست در مسجد خبر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha