به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستان دهد

1820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستان دهد
منت عالم بهر جامی به مستان می نهد
زان شراب بیخودی دریاب جانم را که چون
مست گردد از خمار هستی خود وارهد
هرزمان صد جان تازه یابد از دیدار دوست
هرکه جان و دل بهای نقد وصلش می دهد
آن امانت کز زمین و آسمان آمد دریغ
جان آدم زان امینش شد کامانت وا دهد
در هوای او اسیری از خودی آمد برون
همچو آن مرغی که از بند قفس ناگه جهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 2شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...3شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 4شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 5شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 6شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 7شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 8شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 9شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 10شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 11شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 12شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 13شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 14شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...15شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 16شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 17شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 18شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 19شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 20شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 21شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 22شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 23شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 24شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 25شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...26شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 27شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 28شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 29شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 30شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 31شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 32شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...33شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...34شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...35شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...36شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 37شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 38شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 39شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 40شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 41شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 42شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 43شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 44شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 45شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...46شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 47شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 48شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 49شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...50شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 51شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 52شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 53شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 54شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 55شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 56شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 57شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...58شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 59شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 60شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 61شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...62شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 63شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 64شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 65شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...66شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...67شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 68شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...69شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 70شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 71شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...72شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 73شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 74شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 75شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 76شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 77شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 78شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 79شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 80شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 81شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 82شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...83شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...84شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 85شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 86شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 87شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 88شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 89شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 90شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 91شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 92شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 93شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 94شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 95شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...96شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 97شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 98شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 99شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 100شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 101شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 102شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 103شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 104شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 105شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 106شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 107شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 108شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 109شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 110شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 111شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 112شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...113شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 114شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 115شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 116شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 117شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...118شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...119شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 120شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 121شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 122شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 123شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 124شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 125شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 126شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 127شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 128شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 129شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 130شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 131شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 132شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...133شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...134شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 135شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 136شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 137شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 138شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 139شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 140شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 141شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 142شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 143شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 144شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 145شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 146شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 147شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...148شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 149شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 150شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 151شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 152شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 153شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 154شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 155شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 156شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 157شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 158شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...159شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 160شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 161شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 162شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 163شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 164شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...165شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 166شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...167شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 168شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 169شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 170شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 171شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 172شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 173شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 174شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 175شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 176شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 177شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 178شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...179شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...180شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...181شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...182شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 183شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 184شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 185شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...186شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 187شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 188شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 189شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 190شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 191شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 192شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 193شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 194شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 195شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 196شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...197شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 198شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 199شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 200شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...201شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 202شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 203شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 204شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 205شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 206شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 207شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...208شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 209شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 210شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...211شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 212شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...213شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...214شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 215شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...216شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 217شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 218شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...219شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 220شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 221شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 222شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...223شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 224شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...225شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 226شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...227شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 228شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 229شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 230شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...231شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 232شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 233شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...234شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 235شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 236شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 237شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 238شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 239شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...240شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 241شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 242شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...243شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 244شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 245شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 246شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 247شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 248شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...249شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 250شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 251شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 252شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 253شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 254شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 255شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 256شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...257شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...258شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 259شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 260شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 261شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 262شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 263شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 264شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 265شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 266شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 267شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 268شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ