به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دیده ام عالم نمود بود بود
ورنه عالم را کجا بودی نمود
هستی ذرات عالم بیگمان
پرتو خورشید روی دوست بود
خط حسنش را ز اوراق جهان
خوانده ام بی زحمت گفت و شنود
منکشف کی میشود اسرار عشق
برکسی، جز از ره کشف و شهود
راوی اسرار توحید خداست
ناله نای و رباب و چنگ و عود
هرکه پا در راه عشقش می نهد
دست شستن بایدش از خویش زود
هرچه از عشقش اسیری میرسد
گر زیان باشد همه دانیم سود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 2شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 3شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 4شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...5شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 6شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...7شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 8شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 9شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 10شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 11شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 12شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 13شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 14شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 15شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 16شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 17شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 18شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...19شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 20شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 21شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 22شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 23شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 24شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 25شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 26شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 27شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 28شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 29شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...30شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 31شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 32شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 33شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 34شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 35شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 36شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...37شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...38شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...39شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...40شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 41شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 42شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 43شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 44شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 45شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 46شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 47شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 48شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 49شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...50شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 51شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 52شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 53شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...54شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 55شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 56شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 57شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 58شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 59شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 60شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 61شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...62شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 63شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 64شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 65شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...66شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 67شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 68شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 69شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...70شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...71شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 72شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...73شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 74شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 75شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...76شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 77شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 78شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 79شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 80شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 81شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 82شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 83شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 84شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 85شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 86شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...87شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...88شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 89شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 90شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 91شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 92شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 93شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 94شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 95شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 96شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 97شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 98شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 99شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...100شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 101شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 102شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 103شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 104شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 105شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 106شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 107شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 108شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 109شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 110شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 111شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 112شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 113شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 114شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 115شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 116شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...117شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 118شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 119شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 120شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 121شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...122شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...123شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 124شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 125شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 126شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 127شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 128شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 129شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 130شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 131شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 132شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 133شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 134شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 135شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 136شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...137شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...138شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 139شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 140شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 141شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 142شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 143شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 144شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 145شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 146شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 147شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 148شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 149شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 150شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 151شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...152شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 153شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 154شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 155شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 156شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 157شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 158شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 159شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 160شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 161شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 162شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...163شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 164شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 165شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 166شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 167شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 168شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...169شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 170شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...171شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 172شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 173شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 174شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 175شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 176شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 177شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 178شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 179شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 180شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 181شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 182شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...183شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...184شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...185شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...186شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 187شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 188شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 189شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...190شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 191شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 192شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 193شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 194شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 195شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 196شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 197شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 198شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 199شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 200شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...201شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 202شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 203شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 204شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...205شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 206شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 207شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 208شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 209شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 210شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 211شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...212شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 213شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 214شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...215شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 216شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...217شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...218شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 219شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...220شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 221شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 222شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...223شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 224شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 225شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 226شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...227شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 228شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...229شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 230شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...231شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 232شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 233شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 234شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...235شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 236شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 237شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...238شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 239شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 240شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 241شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 242شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 243شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...244شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 245شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 246شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...247شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 248شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 249شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 250شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 251شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 252شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...253شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 254شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 255شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 256شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 257شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 258شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 259شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 260شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...261شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...262شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 263شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 264شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 265شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 266شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 267شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 268شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 269شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 270شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 271شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 272شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ