به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد

1630عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو الطاف الهی رهبر آمد
نهال بخت من زان در برآمد
ببر شد نخل امید من آخر
که یار سرو قدم در برآمد
چو گشتم مبتلا در دست عشقش
مرا غم های عالم غمخوار آمد
روان می پرورد بوس لبانش
که آب زندگی جان پرور آمد
ز فکر کفر و دین ما را شب و روز
خیال زلف و رویت بهتر آمد
مثال سرو قدش راستی را
بباغ خلد طوبی کمتر آمد
اسیری را دمی دیدار خوبش
ز دنیا و ز عقبی خوشتر آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...2شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 3شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 4شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 5شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 6شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 7شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 8شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...9شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 10شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 11شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 12شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 13شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 14شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 15شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...16شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 17شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 18شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 19شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...20شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 21شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...22شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 23شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 24شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 25شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 26شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 27شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 28شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 29شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 30شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 31شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 32شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 33شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...34شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 35شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 36شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 37شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 38شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 39شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 40شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 41شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 42شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 43شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 44شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...45شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 46شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 47شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 48شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 49شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 50شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 51شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...52شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...53شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...54شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...55شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 56شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 57شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 58شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 59شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 60شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 61شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 62شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 63شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 64شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...65شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 66شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 67شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 68شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...69شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 70شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 71شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 72شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 73شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 74شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 75شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 76شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...77شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 78شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 79شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 80شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...81شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 82شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 83شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 84شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...85شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...86شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 87شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...88شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 89شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 90شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...91شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 92شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 93شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 94شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 95شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 96شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 97شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 98شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 99شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 100شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 101شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...102شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...103شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 104شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 105شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 106شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 107شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 108شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 109شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 110شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 111شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 112شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 113شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 114شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...115شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 116شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 117شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 118شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 119شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 120شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 121شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 122شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 123شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 124شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 125شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 126شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 127شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 128شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 129شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 130شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 131شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...132شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 133شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 134شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 135شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 136شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...137شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...138شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 139شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 140شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 141شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 142شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 143شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 144شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 145شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 146شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 147شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 148شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 149شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 150شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 151شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...152شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...153شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 154شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 155شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 156شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 157شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 158شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 159شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 160شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 161شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 162شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 163شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 164شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 165شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 166شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...167شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 168شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 169شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 170شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 171شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 172شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 173شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 174شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 175شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 176شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 177شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...178شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 179شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 180شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 181شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 182شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 183شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...184شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 185شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...186شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 187شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 188شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 189شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 190شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 191شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 192شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 193شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 194شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 195شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 196شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 197شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...198شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...199شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...200شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...201شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 202شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 203شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 204شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...205شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 206شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 207شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 208شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 209شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 210شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 211شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 212شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 213شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 214شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 215شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...216شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 217شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 218شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 219شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...220شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 221شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 222شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 223شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 224شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 225شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 226شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...227شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 228شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 229شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...230شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 231شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...232شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...233شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 234شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...235شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 236شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 237شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...238شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 239شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 240شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 241شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...242شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 243شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...244شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 245شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...246شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 247شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 248شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 249شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...250شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 251شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 252شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...253شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 254شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 255شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 256شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 257شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 258شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...259شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 260شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 261شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...262شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 263شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 264شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 265شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 266شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 267شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...268شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 269شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 270شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 271شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 272شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 273شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 274شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 275شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...276شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...277شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 278شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 279شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 280شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 281شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 282شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 283شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 284شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 285شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 286شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 287شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ