کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود
    هر دو عالم در شعاع حسن او شیدا بود
    پرتو حسنت عیان بینم ز ذرات جهان
    مهر رخسار تو تابان از همه اشیا بود
    مرغ جان عاشقان را در هوای وصل دوست
    آشیان بی نشانی منزل و مأوا بود
    قرب جانان جنت جان است و بعدش دوزخ است
    روضه دل روی یار و قامتش طوبی بود
    ای دل ار جویی وصال او ز هستی نیست شو
    در میانه مائی ما چون حجاب ما بود
    هر دلی کو واله حیران حسن یار شد
    از غم دنیا و دین آزاد و ناپروا بود
    با خیال زلف و رویت جان مشتاق لقا
    از غم و فکر دو عالم بی سرو سودا بود
    از کمال حسن رخسار تو آمد بی نظیر
    در ملاحت شاهد روی تو بی همتا بود
    هرکه مست و بیخبر شد از شراب وصل یار
    چون اسیری در جهان سرحلقه غوغا بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha