اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود هر دو عالم در شعاع حسن او شیدا بود پرتو حسنت عیان بینم ز ذرات جهان مهر رخسار تو تابان از همه اشیا بود مرغ جان عاشقان را در هوای وصل دوست آشیان بی نشانی منزل و مأوا بود قرب جانان جنت جان است و بعدش دوزخ است روضه دل روی یار و قامتش طوبی بود ای دل ار جویی وصال او ز هستی نیست شو در میانه مائی ما چون حجاب ما بود هر دلی کو واله حیران حسن یار شد از غم دنیا و دین آزاد و ناپروا بود با خیال زلف و رویت جان مشتاق لقا از غم و فکر دو عالم بی سرو سودا بود از کمال حسن رخسار تو آمد بی نظیر در ملاحت شاهد روی تو بی همتا بود هرکه مست و بیخبر شد از شراب وصل یار چون اسیری در جهان سرحلقه غوغا بود اسیری لاهیجی